یک کارآفرین باید بزرگ بی اندیشد، اما اینهمه ماجرا نیست، بلکه توجه به واقعیت و تطابق دادن ایده با واقعیتهای دنیای کسبوکار است که تعیینکننده موفقیت کارآفرین خواهد بود. کارآفرینان دست به انجام کارهایی میزنند که مردم عادی تمایلی به انجام آنها ندارند. برای مردم عادی رویاهایی که کارآفرینان در سر میپرورانند غیرقابلدسترس هستند و حتی در صورت ممکن بودن نیز، باید موانع و چالشهای بسیاری را از سر بگذرانند.
به گزارش میزفکر، البته باید توجه داشت که برای افراد عادی انجام کارهایی که کارآفرینان بزرگی مانند استیو جابز، ایلان ماسک و یا ریچارد برانسون انجام دادهاند، غیرممکن است. این کارآفرینان در طی دهههای متمادی کارهای خارقالعادهای انجام دادهاند. همانند همه آنها وظیفه یک کارآفرین، بزرگ فکر کردن و تحقق غیرممکنهاست.
اما برای افراد عادی رویاهای کارآفرینان با واقعیت تطابق ندارند. لذا باید هوشیار بود. یک کارآفرین موفق باید بهشدت مراقب باشد که رویاهای بزرگ را در قالب واقعیت در سر بپروراند. این همان کاری بود که استیوجابز انجام میداد. او دائماً مرزهای جدید را فتح میکرد و از همکاران خود هم میخواست همین کار را انجام دهند تا به غیرممکنها دست یابند. او با استفاده از شیوه «دایره تحریف واقعیت» (reality distortion field)، خود و همکارانش را متقاعد میکرد تا آنچه برای دیگران غیرقابل درک و دسترس بود را باورپذیر و ممکن نشان دهد.
دیگران ممکن است یک کارآفرین را دیوانه تلقی کنند زیرا خودشان در حوزه دایره تحریف واقعیت قرار ندارند و نمیتوانند باورهای کارآفرین را بپذیرند. در این دایره همهچیز ممکن است و واقعیت شکلی از انعطاف به خود میگیرد و این شما هستید که در این دایره باید تصمیم بگیرید چهکاری را انجام داده و یا ندهید.
در اینجا بد نیست نقلقولی از نورمن وینسنت پیل داشته باشیم که با مبحث دایره تحریف واقعیت تطابق دارد. وی میگفت به سمت ماه پرواز کنید، حتی اگر به ماه نرسید دستکم در میان ستارهها جایی پیدا خواهید کرد. هدف از طرح این مبحث آن است که کارآفرینان قصد دارند غیرممکنها را ممکن سازند و مرزهای واقعیت را گستردهتر نمایند، اما نکته اینجاست که زندگی در دایره تحریف واقعیت همیشه ایدهآل و کارساز نیست.
دایره تحریف واقعیت شمشیری دو لبه است
دایره تحریف واقعیت به کارآفرین این امکان را میدهد تا دنیا را از زاویهای دیگر ببیند. همچنین به کارآفرین میقبولاند که او میتواند غیرممکنها را ممکن سازد و او را وادار میکند تا این مهم را با همکاران خود به اشتراک بگذارد.
کارآفرین یک روز از خواب بیدار میشود، به آیینه نگاهی میاندازد و با خود میگوید البته که میتوانیم این کار را انجام دهیم؛ کاملاً مبرهن است. اما خوب فکر میکند میبیند که ایدهاش واقعاً غیرممکن و غیرقابل تحقق است. بااینوجود به دایره تحریف واقعیت میپیوندد و چند ساعت بعد ایده را با تیم خود به اشتراک میگذارد. نتیجه آن تنها سکوتی سنگین از سوی تیم همکاران است. در اینجاست که باید به خاطر داشته باشید دایره تحریف واقعیت، شمشیری دو لبه است.
این دایره به شما امکان میدهد تا رویاهای بزرگ و افکار متمایز و عظیم را در سر بپرورانید. اما طرف دیگر این دایره را هم باید در نظر داشت؛ زدن عینک دایره تحریف واقعیت روی چشم باعث میشود تا همهچیز به ویرانی کشیده شود، زیرا شاید شما در دایره تحریف واقعیت زندگی کنید، اما دیگران در این دایره زندگی نمیکنند. در این صورت شما با رویاهایی بزرگ که قادر نیستید آنها را با هیچکس دیگری در میان بگذارید، تنها خواهید ماند.
شاید بعدها مردم در خصوص و بزرگی ایدهها و افکارتان افسانهها بسازند، اما در حال حاضر هیچ دردی از شما دوا نخواهد شد. نکته اینجاست که افرادی مانند استیو جابز که عینک دایره تحریف واقعیت را بر چشم میزدند گاهی این عینک را درآورده و دوباره با واقعیت خود را مرتبط میساختند. درواقع رویاهای خود را با واقعیات جامعه تطابق میدادند.
ارتباط خود را با واقعیت تجدید کنید
در دایره تحریف واقعیت میتوانید جادو کنید و ایدههایی را در سر بپرورانید که انسانهای عادی حتی به آنهم نزدیک نمیشوند. اما اگر بیشازحد در این دنیا زندگی کنید و عینک را گاهی از چشم خود برندارید، هم کسبوکار خود را از دست خواهید داد و هم بهعنوان فردی منزوی به نظرخواهید رسید. اما چرا؟ زیرا دیگران در دایره تحریف واقعیت شما زندگی نمیکنند بلکه در واقعیت زندگی میکنند. رفتار و تفکر آنها مانند هم است. این بدان معناست که خانواده، سرمایهگذار، همکار، مشتریان و همهکسانی که در ارتباط با شما هستند، آنچه شما میبینید را نمیبینند.
بهعنوان یک کارآفرین، باید به یاد داشت که داشتن یک ایده و یا محصول خوب همه ماجرا نیست، بلکه همه این موارد بدون داشتن ارتباط با دنیای واقعی نابود میشوند. آنچه گفته شد به معنای وداع با دایره تحریف واقعیت نیست، بلکه استفاده همزمان از هر دودنیای واقعی تحریفشده و واقعیت است.
چگونه عینک دایره تحریف واقعیت را کنترل کنیم؟
اگر میخواهید از دایره تحریف واقعیت بیشترین بهره را ببرید، باید درک درستی از ۶ ستون بنیادین موفقیت در کسبوکار داشته باشید. این ستونهای بنیادین نشان میدهند که تنها داشتن یک ایده کارآمد همهچیز نیست و چهبسا ایدههای بسیار بزرگی که جملگی شکستخوردهاند.
یک کسبوکار برای موفقیت باید ۶ پارامتر زیر را در نظر داشته باشد:
۱-بازاریابی
۲-فروش
۳-عمل
۴-منابع مالی
۵-تحویل محصول به مشتری
۶-ذهنیت
در دایره تحریف واقعیت، کارآفرینان هیچیک از این فاکتورها را لحاظ نمیکنند. اولویت کارآفرین فقط تحقق غیرممکنها است و توجهی به بودجه، منابع مالی، بازاریابی و موارد دیگر ندارند. اما کارآفرین باید به یاد داشته باشد که تنها در صورت لحاظ کردن این فاکتورها، میتواند کسبوکار موفقی داشته باشد. درنتیجه، یک کارآفرین برای موفقیت در کسبوکار خود باید دایره تحریف واقعیت را با شش ستون بنیادین موفقیت در کسبوکار ترکیب کند تا درنهایت موفق به تحقق غیرممکنها شود. اینگونه است که یک کارآفرین موفق با یک کسبوکار افسانهای ظهور خواهد کرد.